دهلیز و بطن
در من زني سر بر مياورد
گاهي
شوهر مرده و تاريك
ماتم از ذاتش ميبارد
تا پشت خموده ام را در هم شكند
و "من"
اين خواهر بزرگترم
دست به كار ميشود
اطرافم ميچرخد و
در جلدم فرو ميرود
عارفه ميشود و عارفه را عروسكي خيمه شب بازي ميكند
بند هاي طلايي ظريفش را تكان ميدهد و مرا به حركت وا ميدارد و بعد..:
حال ، خودم را ميبينم كه لبخند ميزنم
"زندگي پر هرج و مرج"
شوهرم مرده است و من گرد سياهش را بر زندگي ام انگشت ميكشم
شوهرم مرده است و پير م از غم و چشمانم خسته است و لبخند م از روي بزرگمنشي اي ست كه ناخوشي زندگي بر من عطا كرده است و خودم را شايد بزرگ بپندارم به سبب انچه روزگار بر من گذرانده است،
دروغ است؟
نميدانم.
همين را ميدانم كه اگر خواهر بزرگترم در جلدم فرو نرود، اين تن و اين من شكننده ، فروخواهد ريخت، چون هزار مهره ي سياه است اين تسبيح كهنه كه ، از فرط مستعمل بودن ، شيار انگشتان شوهرم را بر حافظه خود حك كرده است. شيار بر لبانم، شيار بر سر انگشتانم، شيار بر چشمانم.
شيار است و زخم است و التيام است و در خود عفونت كردن است و نا باوري ست و حافظه مخدوش است و پايي كه قدم بر تاريكي ميگذارد.
دقيق تر ميشوم، چشمانم جز سياهي ، راهنمايي ام نميكنند.
با دقيق تر ميشوم، و حالا جزييات بر صفحه ظاهر ميشوند: راهرو ها ، دهليز ها، دخمه ها، بطن ها، اين قلب من است.
تنب كوچك و تنب بزرگ.
در بچهگي جغرافيا هيچ معني اي نداشت، زمين من وسيع نبود. زمين من خانه بود و زمين بازي مدرسه و خانه مادربزرگ و همين حند ادم اندكي كه دوست ميداشتم.
قد كشيدم، خيال كردم ان طرف كره زمين را ميبينم، همه اش را خواستم، و نام ههر پايتخت را از بر بودم. خوشخيالي مرض نبود.
انگاه از فراز داربست اهنين سقوط كردم : شوهرم مردت بود.
بهت و نا باوري تمامي نداشت.
و مرگ ، لغت كوچكي بود براي حس نبودن.
مرگ نبود تا حتي بر قلبم ، زمزمه كنم روز و شب، كه چه ناسازگار است روزگار و چه تلخ است تقدير.
اري، خود كرده ها را مرهم نيست..
در من زني ماتم زده و سياه زيست ميكرده و ميكند و حال، دهليزي و بطني به او بخشيده ام: خانه اش را گردگيري ميكنم- روميزي هاي گيپور سياهش را، قاب هاي كجي كه به ديوارش اويخته است، جام هاي شراب ناتمامش را جمع ميكنم، خانه اش را جارو ميكنم؛ او هم حق زيستن دارد.
خانم ها و اقايان؛ جام هاي تان را به سلامتي اين زن بنوشيد! اباد باد ملك اين غمزده زن خسته. اهسته باد ، سيلي نسيم ايام بر صورتش.
عارفه
آگست ۲۰۱۹
تهران