top of page

غمم سرابی‌ست سبزگون

من اگر بگویم که دلم برایت تنگ است

هزار و یک ایه می‌اید که غمم سرابی‌ست سبزگون

به رنگ روزهایی که از پس پرده حسرت نگاهت کردم

و اگر بگویم که جای خالی‌ت را هیچ پر نخواهد کرد

یک صدا خواهند گفت که به اندازه کافی حجم قلبم را فشرده نکرده‌ام، که تلاش نکرده ام.

من اگر بگویم که دستم از دستت دور است، دلم از دلت بی خبر

چشمم از چشمت بی پاسخ

و سکوتم از سکوتت پر بغض

هیچ نخواهم شنید زبانی را به دلداری

به داشتن دلو

به داشتن خویش

و نخواهد گفتن کسی

که باریدن از مهر تو

خزانم کرده، بی پایان

وزانم کرده و وزین

سنگین

آهسته

بی داشتن تنی،خویشتنی

که در این سیلاب نجاتم دهد

بی ثغل

بی رنگ

نیلگون،

چون آن روز که از میان پرده اندوه از دور تو را نگریستم.

ژوئن ۲۰۲۳

دن هاخ.

bottom of page